وزرا. [ وُ زَ ] ( ع اِ ) وزراء. ج ِ وزیر. وزیران و دستوران. ( ناظم الاطباء ) : آن وزیری که چون دگر وزرا وزرورزی نکرد در یک باب.
سوزنی.
وزرای نوشیروان در مهمی از مصالح مملکت اندیشه همی کردند. ( گلستان سعدی ). یکی از وزرای نیک محضر گفت. ( گلستان سعدی ). وزرا ملک را امینانند کارفرمای دولت اینانند.
اوحدی.
رجوع به وزراء شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع وزیر .
فرهنگ معین
(وُ زَ ) [ ع . وزراء ] (اِ. ) جِ وزیر.
فرهنگ عمید
= وزیر
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] ریشه کلمه: وزر (۲۷ بار)
(بر وزن جسر) به معنی ثقل و سنگینی است طبرسی گفته اشتقاق آن از وَزَر (بر وزن فرس) است. راغب گفته: وزر به معنی سنگینی است به علت تشبیه به کوه. پس مطلب طبرسی و راغب هر دو یکی است. قران مجید هریک بجای دیگری آمده است مثل . . ناگفته نماند وزر مصدر واسم هردوآمده است (سنگینی، سنگین یعنی بار) و اغلب در گناه بکار رفتهکه بار سنگینی است به گردن گناهکار. ولی در غیر گناه نیز آمده چنانکه خواهیم گفت. * . هر که از آن اعراض کند روز قیامت بار گناه را حمل خواهد نمود. * . آنها گناهان خویش را به دوش میکشند آگاه باش بد است آنچه حمل میکنند «یَزِروُنَ» حمل بار سنگین است. * . «وازِرَةٌ - اُخْری» صفت نفس اند یعنی: هیچ نفس حامل گناه،گناه نفس دیگری را حمل نمیکند و هر کس گناه خویش را به دوش میکشد. *** * . مراد از وزر ظاهرا سنگینی رسالت و تنگی سینه از آن است در مقابل عدم قبول مردم، که آن حضرت سنگینی آن را کاملا احساس میکرد و ظاهرا «أَنْقَضَ ظَهْرَکَ» اشاره به احساس کامل آن است و وضع وزر همان شرح صدر و انفاذ دین و توفیق پیشرفت آن است یعنی آیا سینه ات را وسیع نکردیم ،بار سنگینت را از تو برداشتیم باری که به پشتت سنگینی میکرد. در این آیه وِزْر به معنی ثقل آمده نه گناه ایضا در آیه . مراد زیورآلات است که اوزار و اثقال نامیده شده، بقولی بنی اسرائیل آنها را از فرعونیان عاریه گرفته بودندو پس ندادند وخود را مجرم دانسته و اوزار گفتهاند و نیز در آیه . که به معنی اسباب جنگ است گویند سلاح جنگ را از آن اوزار گویند که بر حامل آن ثقیل است. * . وزیر به معنی کمک و یار است که مقداری از وظائف بالا دست خویش را حمل میکند. و آن دوبار در قران مجید آمده و هر دو در باره هارون «علیه السلام» است. . .