وزر و وبال
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
وِزرُوَبال: گناه،
سنگینی گناه
بار _ آثار _ تبعات
وزر و بالش با خودش یا وزر و بال این حرف ها با خودم ( همون راست و دروغش گردن من )
وزر و بالش با خودش یا وزر و بال این حرف ها با خودم ( همون راست و دروغش گردن من )
وزر و وبال : گناه و سختی
وبال :گناه
وزر:بار سنگین
وزر و وبال :بار سنگین گناه
وزر:بار سنگین
وزر و وبال :بار سنگین گناه
بار گناه
وقتی کسی پشت سر دیگری غیبت میکند، در آن مقام گفته میشود.
بدبختی