دیکشنری
مترجم
بپرس
وزاع
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
وزاع. [ وُزْ زا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ وازع. ( المنجد ) ( اقرب الموارد ). رجوع به وازع شود.
فرهنگ فارسی
جمع وازع
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها