ورکار

لغت نامه دهخدا

ورکار. [ وَ ] ( اِ ) هر میوه که درخت ندارد و بوته و بیاره دارد همچو خربوزه و هندوانه و خیار و کدو و بادنجان و مانند آن. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ). رستنی که تنه ندارد. ( آنندراج ). || به اصطلاح لوطیان موضع مخصوص زنان. ( آنندراج ). || ( ص مرکب ) در کار و مشغول به کار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) هر میوه که درخت ندارد و بوته وبیاره دارد مانند : خربزه هندوانه خیار کدو وبادنجان .

فرهنگ معین

(وَ ) (اِ. ) هر میوه که درخت ندارد و بوته و بیاره دارد مانند: خربزه ، هندوانه ، خیار و کدو و جز آن .

فرهنگ عمید

۱. بوته ای که میوه می دهد.
۲. میوه ای که از بوته به دست می آید، مانند خربزه، هندوانه، و خیار.

گویش مازنی

/var kaar/ شریک – انباز - همکار

پیشنهاد کاربران

وَرکار - واژه فارسی
بوته ای که میوه می دهد مانند: خیار، هندوانه، خربزه و. . .
گفتار اندر سیاوش بخش24:
بباید شدن تا وراکار چیست
نباید که بر رفته باید گریست

بپرس