ورچند

لغت نامه دهخدا

ورچند. [ وَ چ َ ] ( حرف ربط مرکب ) مخفف وارچند.وگر چند. واگرچند. ( فرهنگ فارسی معین ) :
گویم اگر عدوی تو کلب است راست است
ورچند با شجاعت و با سهم ضیغم است.
سوزنی.

ورچند. [ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین. سکنه آن 826 تن و آب آن از رود محلی تأمین می شود. محصول آنجا غلات و سیب زمینی. شغل اهالی زراعت ، قالی و جاجیم بافی است. سر راه فرعی خلجستان به آب گرم واقع است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

دانشنامه عمومی

ورچند یک روستا در ایران است که در استان مرکزی واقع شده و قدمتی بالا دارد که در قدیم الایام این روستا طبق شواهد اطراف روستا دژ ( قلعه ) بوده است این روستا در دهستان علیشار قرار دارد. [ ۱] ورچند ۱۱۷ نفر جمعیت دارد. در قدیم بوسیله دیوارهای بلند که چهار برج دیدبانی داشته محصور می شد. عمده درآمد مردم روستا از کشت دیم گندم و دامداری است.
عکس ورچند
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس