ورچم/ vărchăm / آشنا به کار، خبره، چیره، مستعد و متمایل
ورچم/ vărchăm : آشنا به کار، خبره، چیره، مستعد و متمایل.
مانند: چه می گویی عمو؟ ها! ورچَم هستی که با همدیگر کار کنیم یا نه؟
کلیدر
محمود دولت آبادی
وَرچَم بودن/ varčambudan : ( مص. ) : چم و خم کاری را داشتن، مسلط بودن، برای به کار بردن ابزاری آماده بودن، دم دست و سر راه بودن جایی
... [مشاهده متن کامل]
واژه نامه ی گویش تون ( فردوس )
تالیف: محمد جعفر یاحقی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
مانند: چه می گویی عمو؟ ها! ورچَم هستی که با همدیگر کار کنیم یا نه؟
کلیدر
محمود دولت آبادی
وَرچَم بودن/ varčambudan : ( مص. ) : چم و خم کاری را داشتن، مسلط بودن، برای به کار بردن ابزاری آماده بودن، دم دست و سر راه بودن جایی
... [مشاهده متن کامل]
واژه نامه ی گویش تون ( فردوس )
تالیف: محمد جعفر یاحقی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی