ورپریده
/varparide/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
ور در زبان لری دو معنا داره اول سو، سمت، جانب، طرف، دومی به معنای سینه، پستان، ور پریده هم نوعی نفرین که به دخترکان میگن یعنی کسی که رنگ سینه هاش پریده
ورپریده فیلمی به کارگردانی سیامک یاسمی و نویسندگی سیامک یاسمی، ابراهیم زمانی آشتیانی محصول سال ۱۳۴۱ است.
«بیتا» ماشین نویس مرد ثروتمندی به نام «بابک» است. . .
• نصرت الله محتشم
• تهمینه
• ایرج قادری
... [مشاهده متن کامل]
• هوشنگ سارنگ
• ژاله علو
• دلیله نمازی
• حسن گل نراقی
• خسروی
• عباس مصدق
• تاج الملوک احمدی
• تقی ظهوری
• کازولی

«بیتا» ماشین نویس مرد ثروتمندی به نام «بابک» است. . .
• نصرت الله محتشم
• تهمینه
• ایرج قادری
... [مشاهده متن کامل]
• هوشنگ سارنگ
• ژاله علو
• دلیله نمازی
• حسن گل نراقی
• خسروی
• عباس مصدق
• تاج الملوک احمدی
• تقی ظهوری
• کازولی

فرهنگ معین نوشته ورپریده یکی از معانیش �مرگ ناگهانی� هست. مثال برای این معنی از داستان �بن بست� صادق هدایت:
�آیا مرگ ناگهانی محسن که جلو چشمش ورپریده زندگی او را زهرآلود نکرده بود؟�
�آیا مرگ ناگهانی محسن که جلو چشمش ورپریده زندگی او را زهرآلود نکرده بود؟�
در زبان روزمره امروز به معنای کودک بازیگوش دارای شیطنتهای آزار دهنده هم به کار می رود و حتی می تواند بار محبت آمیز داشته باشد.
بلا ، خیلی شیطون، موزمار ، تخمه جن
این کلمه در عصر حاضر به کسی که بازیگوش است تغییر معنی داده است.
شیطون
وروجک!
موزمار!
جقل، گوگولی مگولی ( گوگوری مگوری ) !
وَرپَریده -
طُغث، شیطون و بازیگوش، آتیشپاره، وِزِّه!
طُغث، شیطون و بازیگوش، آتیشپاره، وِزِّه!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)