ورودی
/vorudi/
مترادف ورودی: در، دروازه، مدخل
متضاد ورودی: خروجی
برابر پارسی: درآیی، درآیگاه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- در ورودی ؛ دری که از آن به جایی وارد میشوند. در برابر در خروجی.
|| آنچه مربوط به ورود و دخول کسان در جایی باشد.
- امتحانات ورودی ؛ کنکور.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگستان زبان و ادب
{input device, input} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشی سخت افزاری از سامانه رایانه که برای ورود داده ها به سامانه طراحی می شود
[مهندسی محیط زیست و انرژی] ← جریان ورودی
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
ورودی (فیلم). ورودی ( به انگلیسی: Incoming ) یک فیلم اکشن و علمی تخیلی محصول سال ۲۰۱۸ سینمای صربستان به کارگردانی اریک زاراگوزا است. از ستارگان مشهور فیلم می توان به اسکات ادکینز و میشل لهان اشاره کرد.
یک پایگاه فضایی بین المللی تبدیل به زندان شده است و هیچ کس نمی تواند از آن خارج شود ولی وقتی چند تروریست آزاد شده و می خواهند از آن به عنوان موشک استفاده کنند فقط یک خلبان شاتل و یک دختر جوان می توانند آنها را متوقف کنند…
یک پایگاه فضایی بین المللی تبدیل به زندان شده است و هیچ کس نمی تواند از آن خارج شود ولی وقتی چند تروریست آزاد شده و می خواهند از آن به عنوان موشک استفاده کنند فقط یک خلبان شاتل و یک دختر جوان می توانند آنها را متوقف کنند…

wiki: ورودی (فیلم)
ورودی (فیلم ۲۰۱۱). «ورودی» ( انگلیسی: Entrance ( film ) ) فیلمی در ژانر ترسناک است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
wiki: ورودی (فیلم ۲۰۱۱)
پیشنهاد کاربران
در پارسی میانه به ورودی آدین می گفته اند که واژه ی آدینه بمعنای جنعه از ان و پسوند ه ترکیب شده است. به نظر بنده بهتر است ما از واژگان پارسی میانه برای جایگزین یابی بهره گیری کنیم که زبان کنونی مان بیشتر همانند زبان نیاکان مان کردد البته تا اندازه ای که منطقی باشد. برای نمونه ما نباید واج گ را برگردانیم به اخر کلماتی که با ه به پایان می رسند، زیرا که انگاه فرگشت اوایی که پارسی میانه را به پارسی نو فرا رساند نادیده گرفته و به اهنگ و نواخت زبان مان زیان بزرگی می زنیم.
... [مشاهده متن کامل]
برای منبع به A Concise Pahlavi Dictionary by D. N Mackenzie رجوع شود
... [مشاهده متن کامل]
برای منبع به A Concise Pahlavi Dictionary by D. N Mackenzie رجوع شود
درونی . بیرونی ، به همین سادگی
ورودی: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
ایساماد ( سغدی: esāmande باپسوند آد )
ایساماد ( سغدی: esāmande باپسوند آد )
درونرو
مخالف ورودی خروجی هست
ورودی ها
دهانه
وُرودی: در، دروازه، درونشد
درایند
گلوگاه
• ورودی: درون رو
• خروجی: برون رو
• خروجی: برون رو
مخففش میشه
Way in
درونگاه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)