ورود اهل بیت به مدینه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سفر طولانی اهل بیت (علیه السّلام) که از مدینه آغاز شده بود سرانجام به مدینه ختم شد. اهل بیت امام حسین (علیه السّلام) که پس از واقعه کربلا به عنوان اسیر به شام اعزام شده بودند سرانجام به دستور یزید راهی مدینه شدند، و پس از روشنگری های حضرت زینب دستور اخراج آن حضرت را از مدینه صادر کرد.
سفر طولانی اهل بیت (علیه السّلام) که از مدینه آغاز شده بود سرانجام به مدینه ختم شد. اهل بیت امام حسین (علیه السّلام) که پس از واقعه کربلا به عنوان اسیر به شام اعزام شده بودند سرانجام به دستور یزید راهی مدینه شدند. در منابع آمده است: «و فی الیوم العشرین منه کان رجوع حرم سیدنا و مولانا ابی عبدالله (علیه السّلام) من الشام الی مدینة الرسول» بیستم ماه صفر اهل بیت امام حسین (علیه السّلام) از شام به مدینه بازگشتند.
← اشعار بشیر بن جذلم
امام سجاد (علیه السّلام) در مدینه فعالیت های خود را بر علیه حکومت وقت ادامه داد. او با کناره گیری از حرکت های تند و مسلحانه موجود (به دلیل حساسیت نظام اموی نسبت به وی و ماهیت برخی از رهبران این حرکت ها)، به مبارزه ای آرام و اثربخش در قالب زنده نگه داشتن یاد و خاطره قیام عاشورا با گریه و یادآوری مصائب کربلا، تبیین معارف اسلامی در قالب دعا و نیایش، بیان فضایل اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) و تداوم امامت و رهبری شیعیان راستین، دست زد. صحیفه سجادیه و رساله حقوق آن حضرت یادگاری از تعالیم تربیتی و اخلاقی او است و روشی دیگر از مبارزه وی با نظام فاسد و مفاسد عصر خویش را نشان می دهد.امام (علیه السّلام) که تا ۳۴ سال پس از واقعه کربلا زنده ماند، همواره تلاش می کرد یاد و خاطره شهدای کربلا را زنده نگه دارد. هرگاه آب می نوشید به یاد پدر بود بر مصایب امام حسین (علیه السّلام) گریه می کرد و اشک می ریخت.
← امام سجاد یکی از بکائون
حضرت زینب (سلام الله علیهم) نیز در مدینه اقداماتی را در تبلیغ اهداف و پیام امام حسین (علیه السّلام) و زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهیدان کربلا انجام داد که موجب ترس و وحشت حکومت یزید گردید. حضرت زینب (سلام الله علیهم) پس از ورود به مدینه و استقبال جمع زیادی از گروه های عزادار از وی «به طرف مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) حرکت کرد و در مقابل درب ورودی روضه نبوی در حالی که دو طرف در مسجد را گرفته بود، خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) گفت: «یا جداه انی ناعیة الیک اخی الحسین» ای جد بزرگوار، من خبر مرگ برادرم حسین (علیه السّلام) را برای تو آورده ام. زینب پیوسته گریه می کرد و اشک و آهش تمامی نداشت. و هر بار که به برادرزاده اش علی بن الحسین (علیه السّلام) می نگریست، اندوهش تازه و غمش افزوده می شد.» سخن زینب (سلام الله علیهم) گویی آتش قیامی بود که علیه امویان شعله می گرفت. ام کلثوم نیز هنگام ورود به مدینه اشعاری در رثای امام حسین (علیه السّلام) سروده است. «مدینة جدنا لا تقبلینا فبالحسرات و الاحزان جئنا الا فاخبر رسول الله عنا بانا قد فجعنا فی ابینا و ان رجالنا بالطف صرعی بلا رؤس و قد ذبحوا البنینا و قد ذبحوا الحسین و لم یراعوا جنابک یا رسول الله فینا...»
اخراج حضرت زینب از مدینه
...

پیشنهاد کاربران

بپرس