وره

لغت نامه دهخدا

وره. [ وَ رَه ْ ] ( ع مص ) گول گردیدن و نااستادی کردن در کار. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). احمق گردیدن. ( اقرب الموارد ). || بسیار وزیدن باد. || بسیارپیه گردیدن زن. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || ( اِمص )حماقت و گولی و نااستادی و کودنی. ( ناظم الاطباء ).

وره. [ وَرْه ْ ] ( ع مص ) بسیارپیه گردیدن زن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

زن خوار و حقیر بر سوی ران

گویش مازنی

/vere/ حمله - حمله کردن & بره & آب راهی در شالیزار
/ve re/ وی را - به او

واژه نامه بختیاریکا

( ورِه (وا پا) ) بلند شو

دانشنامه عمومی

وره ( به لاتین: Wyry ) یک روستا در لهستان است که در گمینا وره واقع شده است. [ ۱] وره ۶٬۴۰۰ نفر جمعیت دارد.
عکس ورهعکس وره

وره (رود). وره ( گرجی: ვერე ) رودخانه ای در شرق گرجستان است که از دامنه های شرقی رشته کوه تریالتی، در نزدیکی کوه دیدگوری سرچشمه می گیرد و به عنوان شاخه سمت راست آن در تفلیس، پایتخت گرجستان، به رود کورا می ریزد. [ ۱]
عکس وره (رود)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

وره در برخی گویش های قدیمی تر بختیاری به معنی بیا یا برس است
وراهسن یعنی آمدن رسیدن فرا رسیدن
در برخی گویش های قدیمی بختیاری ورا یا وره به معنی بیا یا برس است .
وراهسن یعنی آمدن رسیدن فرا رسیدن
در گویش تاتی وَرَه هم به بره گفته میشود هم به اونجا.
لغت ( وره ) درزبان کردی کرمانجی , حالت امر دارد و به معنی ( بیا ) هستش.
وِرَه به معنی هنر، هماهنگ و موزون، مهارت است
بی وره، متضاد آن است و به معنی بی هنر ، بی مهارت، ناهماهنگو ناموزون است
wra
در کوردی یعنی :اعتماد به نفس

بپرس