ورنشستن

لغت نامه دهخدا

ورنشستن. [ وَ ن ِ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) بر اسب و کشتی سوار شدن. ( آنندراج ). برنشستن و سوار شدن بر اسب و یا بر گردون و برنشستن بر کشتی و جهاز. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ).

پیشنهاد کاربران

بپرس