ورندن

واژه نامه بختیاریکا

( ورُندِن ) بدست آ ور دن؛ کسب؛ اضاف شدن. مثلاً گوشت وروندن یعنی چاق شدن
( وَرُندِن ) تاختن؛ دست یازِیدِن
( وَرَندِن ) ور رندن؛ بر راندن؛ انداختن؛ پایین انداختن

پیشنهاد کاربران

بپرس