ور به معنی آماده شدن اصل چیزی بمنظور تکمیل کاری - به حاصل نشستن برای تکمیل کاری
مثال : از ترکیب ارد و آب ونمک و مایه ان که خمیر بدست میاید۰ لکن آن مدت زمانیکه این ترکیب در مکان و درجه حرارت مناسب قرار میگیرد که خمیر آماده پخت شود را ور گویند۰
... [مشاهده متن کامل]
ودوحرف مر = نرفتن
آیا به تعبیری ور مر یعنی کنار رفتن برای عبور مهم دیگری
مثال : از ترکیب ارد و آب ونمک و مایه ان که خمیر بدست میاید۰ لکن آن مدت زمانیکه این ترکیب در مکان و درجه حرارت مناسب قرار میگیرد که خمیر آماده پخت شود را ور گویند۰
... [مشاهده متن کامل]
ودوحرف مر = نرفتن
آیا به تعبیری ور مر یعنی کنار رفتن برای عبور مهم دیگری