لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
خرد کردن، درهم شکستن، ورشکست شدن، شکست دادن، بشدت زدن، پرس کردن، درهم کوبیدن
بیچاره کردن، ورشکست شدن، خرد گشتن، ورشکست کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
مایه سوز شدن. [ ی َ / ی ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) سرمایه بالتمام یا نزدیک به تمام از دست بشدن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .