ورسازه

لغت نامه دهخدا

ورسازه. [ وَ زَ / زِ ] ( ص ) ورساز. ( آنندراج ) :
فربه کردی تو کون ایا ورسازه
چون دنبه گوسفند در شب غازه.
عماره مروزی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) شخص ظریف و آراسته : فربه کردی تو کون ایا ورسازه چون دنب. گوسفند در شبغازه . ( عماد )
ورساز

پیشنهاد کاربران

بپرس