ورزدن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
ورزدن. [ وِ زَ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول ، پی درپی سخن بیهوده گفتن. سخن دراز گفتن. پرحرفی کردن. وراجی کردن. بسیار گفتن. پرگفتن. لاف زدن.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
مترادف ها
ور زدن، حرف مفت زدن، پرگویی کردن
تند و ناشمرده سخن گفتن، ور زدن، دست و پا شکسته حرف زدن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
Prattle: ور زدن، حرف مفت زدن ، وراج