وردیدن

پیشنهاد کاربران

درباره یِ ریشه یِ واژه یِ "وول" در زبانِ پارسی:
"وول یا وُل" برآمده از واژه یِ " وَرت یا وَرد" که بُنِ کارواژه یِ "ورتیدن یا وردیدن" است، می باشد.
در زبانِ پارسیِ میانه، "ورتیدن یا وردیدن" به چمِ " چرخیدن، تغییریافتن، گشتن، گردیدن، سرگردان بودن" می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

دگرگونیِ آواییِ ( "رت یا رد" به "ل" ) را در واژگانِ زیر داریم:
وَرد . . . . وَل، وُل، گُل
آمرد. . . . آمُل
سرد. . . . سال
سردار. . . . سالار
پرت. . . . . پُل
مهرداد. . . . . میلاد
و در واژگانی همچون "پَرت و پلا" و. . . .
بهمچنین واژه یِ "وَرت یا وَرد" نیز به "وول یا وُل" در واژگانی همچون "وول خوردن یا وول زدن یا وول وول کردن" در آمده است.

در هنگام ترجمه ای از زبان آلمانی، به این نکته ارزشمند دست یافتم:
کارواژه یِ پارسی ( وردیدن ) با کارواژه آلمانیِ ( werden ) با واگوییِ ( وِردِن یا وِقدن ) به معنایِ ( شُدن ) از یک بُن و ریشه می باشد. کارواژه ی ( werden ) از کارواژه های بسیار مایه ورِ ( با اهمیت ) زبان آلمانی است که در نخشِ دستورزبانی همان کارایی را دارد که واژه ی ( شُدن ) در پارسی دارد و هر دو در راستای مجهول سازی بکار می روند.
...
[مشاهده متن کامل]

وردیدن یا ورتیدن به معنای ( تغییر یافتن، گردیدن ) می باشد که با واژه آلمانی ( werden ) به معنای ( شُدن ) ، اینهمان و هم معناست.

در زبان پارسی میانه، کارواژه های ( وَشتن، وَردیدن ) با بُن کنونیِ ( وَرد ) را داشته ایم.
همچنین در زبان پارسی میانه، کارواژه ( وَردینیدن ) را که همان ( ورداندن ) در پارسیِ کنونی می باشد، داشته ایم ( متعدی ) .
...
[مشاهده متن کامل]

وَشتن، وردیدن به معنایِ ( تغییر یافتن، گردیدن ) است.
وَردینیدن ( پارسی میانه ) یا وَرداندن ( پارسی کنونی ) به معنای ( تغییر دادن، گرداندن، چرخاندن ) می باشد.
variant = وَردا ( وَرد ( بُن کنونیِ وَردیدن ) /آ ( پسوند صفت فاعلی ساز )
پسوندِ آ به بُن کنونی می چسبد و صفت فاعلی می سازد بمانند جویا، کوشا، بینا، شنوا، وَردا
invariant = ناوَردا
variation = وَردِش
invariance = ناوَردایی
و. . .

کارواژه ( ( وردیدن ) ) در پارسی میانه به معنای ( ( تغییر یافتن، گردیدن ) ) می باشد.
کارواژه ( ( ورداندن ) ) به شکل ( ( وَردینیدن ) ) در پارسی میانه به معنای ( ( تغییر دادن، گرداندن ) ) می باشد.
از همین کارواژه، واژگانی همچون ( ( وردا، ناوردا ) ) که به انگلیسی ( ( invariant/variant ) ) می باشد. به جای ( د ) ، ( ت ) نیز بکار می رود: برای نمونه:ورتا/وردا، ورتیدن/وردیدن، . . .
...
[مشاهده متن کامل]

نکته بسیار ارزشمند: به جای ( ( variable ) ) یا ( ( متغیر ) ) در دانش مزداهیک می توان ( ( وَرتنده یا وردنده ) ) را بکار برد.

بپرس