دیکشنری
مترجم
بپرس
ورخجی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ورخجی. [ وَ رَ ] ( حامص ) ورخچی. زشتی و زبونی و پلیدی. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
ورخچی
ورخچی زشتی و زبونی و پلیدی
فرهنگ عمید
۱. زشتی.
۲. بی مقداری، پستی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها