ورخجاو/ vărkhedj� : متوجه، هشیار، مراقب، دقیق، آماده ی حادثه. مانند: عگال به زانوهاشان می زنم و خود هم گوش ورخجاو می خوابم. کلیدر محمود دولت آبادی+ عکس و لینک