ورای


معنی انگلیسی:
beyond, ex-, meta-, past, para-

فرهنگ فارسی

عقب، پس، پشت، فر ندفرزند، سوا، جز

پیشنهاد کاربران

پشت سر هم - تکرار - کنار هم - با هم - برای یک نتیجه.
وُراییده شدن. . :یعنی نتیجه دادن .
‍ مگو که ساحلِ چشمت روای دیدن نیست
ورایِ چشم تو را دیده ام شباهنگام
گروه بازخوردکانال امیدکیانی
#استاد_امید_کیانی
دارا نبودن نسبت به چیزی، جدا از چیزی
در پس
پشت یا در پسِ هر چیزی را گفته می شود . با احترام .
آن سوی

با آنکه
خارج از تصور
بلند نظر
چگونگی

بپرس