ورانداز
/varandAz/
مترادف ورانداز: بازدید، بررسی، تخمین، ملاحظه، نگاه اجمالی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
بازدید تخمین
فرهنگ معین
(وَ اَ ) (اِمص . ) بازدید، تخمین .
فرهنگ عمید
۲. تخمین.
* ورانداز کردن: (مصدر متعدی )
۱. دید زدن.
۲. اندازۀ چیزی را به نگاه تعیین کردن، برآورد کردن.
گویش مازنی
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید