وراجی کردن


معنی انگلیسی:
babble, blether, gab, palaver, prate, ramble, rattle, yap, to talk too much, to babble, yammer

لغت نامه دهخدا

وراجی کردن. [ وِرْ را ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بسیار گفتن. پررودگی کردن. ( یادداشت مؤلف ). پرحرفی کردن. روده درازی کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). سخت پر و دراز گفتن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

(مصدر ) پرحرفی کردن روده درازی کردن .

مترادف ها

jabber (فعل)
وراجی کردن

chaffer (فعل)
چانه زدن، وراجی کردن، چانه، مبادله کردن

blab (فعل)
فضولی کردن، وراجی کردن، گستاخی کردن، فاش وابراز کردن

verbalize (فعل)
وراجی کردن، لفاظی کردن، تبدیل به فعل کردن، بصورت شفاهی بیان کردن

yak (فعل)
وراجی کردن، بطور مداوم حرف زدن

claver (فعل)
وراجی کردن، پشت سرکسی پچ پچ کردن

gabble (فعل)
وراجی کردن، ناشمرده حرف زدن، غات غات کردن

rattle (فعل)
وراجی کردن، تق تق کردن، خر خر کردن، تلق تلق کردن، تغ تغ کردن

prate (فعل)
وراجی کردن، یاوه گویی کردن، هرزه درایی کردن

yaup (فعل)
وراجی کردن، خمیازه کشیدن

yawp (فعل)
وراجی کردن، خمیازه کشیدن، جیغ زدن

فارسی به عربی

ثرثر

پیشنهاد کاربران

وِرّاجی ؛ فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه در پهنه ی واژگان و دریای لغات از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تحلیل و تبیین شده است ؛
ویلچر ؛ wheelchair صندلی چرخدار
حالا اگر بخواهیم فلسفه ی ایجاد این کلیدواژه را از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات بررسی کنیم تا ببینیم کلمه ی ویلچر از چه سرچشمه ای جاری شده و به چه کلمات دیگری از طریق مصدر این کلمه خواهد رسید بدینصورت قابل تبیین خواهد شد ؛
...
[مشاهده متن کامل]

ویلچر ؛ حرف ( و ) در ساختمان این کلمه در قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر جهت ایجاد کلمات جدید برای موقعیت های کاربردی مختلف به دلیل نزدیکی و
محل مشترک صدور آوا قابل تبدیل به حرف ( ف ) می باشد و با ریخت فیلچر و فیلجر جهت استفاده برای افراد اِفلیج یا فلج دارای کاربری در مکالمات روزمره می باشد.
اِفلیج ، فلج ؛ مفهوم نهفته در صندوقچه ی اسرارآمیز این کلیدواژه به معنی چپ و راست شده یا زیگ زاگ شده می باشد.
ویلچر ؛ در ساختمان این کلمه از طریق قانون قلب ها و منقلب شدن حروف به سمت حروف دیگر، حرف ( ل ) که نماد یک حرکت و جریان مستمر که دارای انرژی و نیرو و قدرت و توانایی باشد قابل تبدیل به حرف ( ر ) می باشد.
روند تغییر شکل ساختمان کلمه ی ویلچر در آبراه سیال حروف از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات بدینصورت قابل مشاهده می شود ؛
( فلج ، اِفلیج ، اِوْلیج ، ویلچر ، ویرچر ، ویراج ، وِرّاج ، ویراچ ، ویراژ ، وِرچه ، فرچه )
ویراژ ؛ اصطلاح ویراژ دادن به حرکات زیگ زاگ یا فرار گونه که به چپ و راست و جلو عقب باشد گفته می شود.
اصطلاح وروجک به بچه ای گفته می شود که دائما در حال وَرجه وورجه کردن باشد.
اصطلاح وَرجه وورجه کردن در مکالمات روزمره نیز یعنی بچه ای که دائماً در حال حرکت کردن به چپ و راست باشد.
اصطلاح وِرّاجی کردن مرتبط با مفهوم کلمه ی وروجک و وَرجه وورجه کردن به حالتی از مکالمه گفته می شود که شخص روی ردیف و روی موضوع حرف نمی زند و دائماً از یک شاخه به شاخه ی دیگر می پرد و سخنان پراکنده می گوید.
کلمه ی فِرچه در قالیشویی نیز از جهت حرکت چپ و راست یا زیک زاک که با آن جهت شستشو انجام می شود گفته می شود.
و نهایتاً با توجه به تفسیر و تحلیلی که از کلمه ی ویلچر از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات شد کلمه ی ویلچر با ریخت ویرچِر و ویرژِر به معنی ویراژ دهنده و ابزاری که توسط آن، افراد اِفلیج قادر به ویراژ دادن شوند می باشد.

درازنفسی کردن ؛ روده درازی کردن. پرگوئی کردن.
Chatter/jabber on and on
وراجی کردن
پرحرفی کردن
talk the hind leg ( s ) off a donkey
به چانه افتادن ؛ پرحرفی کردن.
Rattle on
حرف بیهوده زیاد زدن

در زبان ترکی یانشاماق یعنی وراجی کردن