وراباد

لغت نامه دهخدا

( ورآباد ) ورآباد. [ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان گله زن بخش خمین شهرستان محلات. واقع در جلگه و سردسیر. سکنه آن 1236 تن و آب آن از قنات و رودخانه تأمین می شود. محصول آنجا غلات ، بنشن ، چغندر قند، تنباکو، پنبه و شغل اهالی زراعت و قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

فرهنگ فارسی

( ور آباد ) دهی جزئ دهستان گله زن بخش خمین شهرستان محنلات جلگه سردسیر آب از قنات و رودخانه محصول : غلات بن شن چغندر قند تنابکو پنبه شغل زراعت و قالی بافی

پیشنهاد کاربران

بپرس