ور دل کسی نشستن: [ اصطلاح در تداول عامه ]کنار دست او نشستن ، وردست او نشستن ، کنار و پهلوی کسی نشستن .
( ( زن تنومند پیش دستی آجیل را گذاشت روی مز و گفت " به به آژو جان نازنینم بیا ور دل خودم ببینم " وسعی کرد کنار بکشد و جا باز کند "چطوری خوشگل خانم " ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص35 . ) )
( ( زن تنومند پیش دستی آجیل را گذاشت روی مز و گفت " به به آژو جان نازنینم بیا ور دل خودم ببینم " وسعی کرد کنار بکشد و جا باز کند "چطوری خوشگل خانم " ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص35 . ) )