وذف

لغت نامه دهخدا

وذف. [ وَ ] ( ع مص ) روان شدن پیه و جز آن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). فعل آن از باب ضرب است. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || رفتن با کبر و سرفرازی. ( از اقرب الموارد ). وذفان. رجوع به وذفان شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس