ودیک

لغت نامه دهخدا

ودیک. [ وَ ] ( ع ص ) دجاجة ودیک ؛ ماکیان فربه پیه ناک. ( آنندراج ) ( منتهی الارب )( اقرب الموارد ). مرغ چاق. ( از اقرب الموارد ). ماکیان فربه چربش ناک. ( ناظم الاطباء ). چیزی چرب. ( دهار ).

فرهنگ فارسی

دجاجه و دیک ماکیان فربه پیه ناک مرغ چاق

پیشنهاد کاربران

بپرس