ودیه
لغت نامه دهخدا
ودیه. [ وُدْ دی ی َ ] ( ع اِ ) زوجه. زن. ( فرهنگ فارسی معین ) : معبر گفت که در همین حلال تو نهال جمال بشکفد و شجره ودیه تو به ثمره ولادت مثمر گردد. ( فرهنگ فارسی معین از روضة العقول ، مقدمه مرزبان نامه ).
فرهنگ فارسی
یکی ودی و آب نهال ریزه خرماست
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید