ودن
لغت نامه دهخدا
ودن. [ وَ دَ] ( ع مص ) فرزند لاغر زادن زن. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و فعل آن از باب سمع آید. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
پسوندیست که ب ) آخر ریش. دستوری ملحق گردد و مصدر سازد:گش - ودن آل - ودن آس - ودن .
فرزند لاغز زادن زن . و فعل آن از باب سمع آید .
دانشنامه عمومی
ودن ( به فرانسوی: Vedène ) یک کامین در فرانسه است که در Canton of Bédarrides واقع شده است. [ ۱]
ودن ۱۱٫۱۸ کیلومترمربع مساحت و ۱۰٬۰۰۸ نفر جمعیت دارد و ۶۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفودن ۱۱٫۱۸ کیلومترمربع مساحت و ۱۰٬۰۰۸ نفر جمعیت دارد و ۶۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
wiki: ودن
پیشنهاد کاربران
ودن کوهی که آن را کاکوتی خوانند . هدایت المتعلمن فی طب ص 262