وخیم شدن

واژه نامه بختیاریکا

چُهرِستِن؛ چُرِستِن

مترادف ها

worst (فعل)
شکست دادن، وخیم شدن

tense (فعل)
وخیم شدن، تشدید یافتن

فارسی به عربی

اسوا , زمن

پیشنهاد کاربران

رو به وخامت گذاشتن
حدت گرفتن
صعب افتادن ؛ مشکل شدن. سخت شدن.
تشدید یافتن

بپرس