وخان

لغت نامه دهخدا

وخان. [ وَ ] ( اِخ ) ناحیتی است [ به حدود ماوراءالنهر ] و از در تبت بدانجا شوندو رختجب دهی است از این ناحیت و اندر وی گبرکان وخی اند و سکاشم شهری است مستقر ملک و خان و از حدود وی روی نمدزین و تیروخی خیزد. و خمداد که بتخانه های وخیان در آنجاست از این ناحیت است. ( از حدود العالم ).

فرهنگ فارسی

( در عربی با ثانی مشدد است ) . دره تنگ و دارزی است در شمال شرقی افغانستان در ناحیه پامیر که از مشرق بمغرب کشیده شده است و نیز نام رودخانه ای است که در این دوره جریان دارد . این رودخانه قسمت علیای رود جیحون است .
ناحیتی است و از در تبت بدانجا شوند و رختجب دهی است از این ناحیت و اندر وی کبرگان وخی اند و سکانم شهریست مستقر ملک و خان و از حدود وی روی نمدزین و تیروخی خیزد و خمداد که بتخانه های وخیان در آنجاست از این ناحیت است .

دانشنامه آزاد فارسی

وَخان
دره ای مرتفع، کوهستانی و باریک در ولایت بدخشان در شمال شرق افغانستان، واقع در فلات پامیر. به کریدور وخان نیز شهرت دارد. از شمال به تاجیکستان، از جنوب به کشمیر پاکستان، و از شرق به جمهوری خلق چین محدود است. رودخانۀ وخان، از ریزابه های آب پنج، در این درّه جاری است. ناحیۀ وخان در آخرین سال های قرن ۱۹، در جریان رقابت های دو دولت انگلیس و روسیۀ تزاری معروف به بازی بزرگ، توسط دولت انگلیس ایجاد و ضمیمۀ کشور افغانستان شد.

پیشنهاد کاربران

بپرس