وجیزه

/vajize/

معنی انگلیسی:
summary, epitome

لغت نامه دهخدا

( وجیزة ) وجیزة. [ وَ زَ ] ( ع ص ) مؤنث وجیز. ملخص. کوتاه. خلاصه. موجز. رجوع به وجیز شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - مونث وجیز. ۲ - کلام مختصر و مفید : (( و نقش طرازاین نسیج و جیزه ماثر این دولت را ساخت . ) )
مونث وجیز . ملخص . کوتاه

فرهنگ معین

(وَ ز ) [ ع . وجیزة ] (ص . ) ۱ - مؤنث وجیز. ۲ - کلام مختصر و مفید.

فرهنگ عمید

۱. مختصر، کوتاه.
۲. کلام مختصرومفید.

پیشنهاد کاربران

امیدوارم آتش ها خاموش شده، و کدورت ها و دلخوری ها از بین رفته و رسیدن این وجیزه تو را عصبانی و دلخور نخواهد کرد.
از نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی
هر چیزی که کوتاه و خلاصه شده
مخصوصا کلام کوتاه شده
مختصر، کوتاه، کلام مختصرومفید.

بپرس