وجیز

لغت نامه دهخدا

وجیز. [ وَ ] ( ع ص ) کوتاه از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || کلام و سخن کوتاه که به زودی فهم و درک گردد. ( دهار ) ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). گویند امر وجیز و کلام وجیز؛ یعنی خفیف و مقتصر. ( اقرب الموارد ). ملخص. مختصر. ( شرح نصاب ) ( غیاث اللغات ). موجز.( مهذب الاسماء ). کوتاه. ( شرح نصاب ) ( غیاث اللغات ).

فرهنگ فارسی

وجیزه، مختصر، کوتاه، کلام مختصرومفید
( صفت ) کوتاهاز هر چیزی و از سخن مختصر.
کوتاه از هر چیزی یا ملخص مختصر

فرهنگ معین

(وَ ) [ ع . ] (ص . ) مختصر، کوتاه .

پیشنهاد کاربران

وجیز بمعنای مختصر کلمه ایست از زبان عربی
مختصر ولی پر معنا و فایده

بپرس