وجود ذهنی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] وجود ذهنی، به معنای ماهیت و صورت ذهنی اشیاء است که باعث حصول علم، به ماهیت وجود خارجی و عینی اشیاء می شود.
اشیاء چهار نوع وجود دارند: عینی، ذهنی، لفظی و کتبی. و همه انسان ها به اشیاء و موجودات اطراف خویش، علم دارند. آگاهی آنها از اشیاء به این نحو است که صورتی از اشیاء در ذهن انسان، نقش می بندد و مستقیما و بدون واسطه آن صورت ها را در می یابد. ظهور این امور در نفس، عین ظهور واقعیات خارجی است. وجود ذهنی که اثر نفسانی نیز نامیده می شود، مطابق با وجود عین، و دال بر آن است. و لفظ، دال بر آن، چیزی است که در ذهن هست. و آن چه که در ذهن هست، نسبت به لفظ، معنا ( مقصود) به حساب می آید؛ هم چنان که اعیان نیز نسبت به ذهن معانی هستند چون که مقصود از وجود ذهنی، وجود خارجی است. و کتابت نیز دال بر لفظ است. بنابراین، معنای ذهنی همان وجود ذهنی اشیا است و معنای عینی همان وجود خارجی اشیا است. پس وجود صورت های اشیاء خارجی در ذهن را «وجود ذهنی» اشیاء می گویند. به عبارت دیگر، وجود ذهنی نحوه ای از وجود ماهیات است که در ذهن موجود می شود آثار خارجی آنها را ندارد ولی آثار دیگری مثل آگاهی و علم بر ماهیت آن شیء را به دنبال دارد و این همان چیزی است که باعث حصول علم، به ماهیت اشیاء است.
تاریخچه بحث وجود ذهنی
مساله وجود ذهنی در یونان قدیم و دوره های اولیه فلسفه اسلامی ، به صورت یک مساله مستقل مطرح نبوده است و مثلا شیخ الرئیس در الهیات شفا و شاگردش بهمنیار در التحصیل به صورت اشاره به این بحث پرداخته اند و اجمالا مدعایی که این فلاسفه در باب وجود ذهنی دارند در کلمات آنها دیده می شود.اولین کسی که بحث وجود ذهنی را مطرح نموده است فخر رازی و سپس خواجه نصیرالدین طوسی است. در میان متاخرین این بحث به صورت یک مساله مهم مطرح شده است و در اروپا هم فلاسفه غربی، به نحو دیگری به بحث واقع نمایی علم و اندیشه وارد شده اند و در جستجوی ارزش معلومات پرداخته اند، هر چند غالب بحث های آنها به نفی ارزش علم و نوعی ایده آلیسم منتهی شده است و در فلسفه جدید هم این بحث یک باب جداگانه به نام Intentional Existence را به خود اختصاص داده است.بحث وجود ذهنی که درباره ماهیت علم است، از هر مبحث دیگری ارتباط نزدیک تری با مساله روز فلسفه غرب در مورد ارزش و اعتبار علم دارد. این مساله مهم که امروز مطرح است مدعی است که ادراک بشر به طور کلی تا چه اندازه با واقعیت انطباق دارد؟
مقدمات نظریه وجود ذهنی
نظریه وجود ذهنی مبتنی بر ثبوت چند مقدمه است که عبارتند از:۱. در هنگام ادراک، چیزی در ذهن پدید می آید، بر خلاف نظریه اضافه؛۲. آنچه در ذهن ما پدید می آید، یک چیز است نه دو چیز، بر خلاف نظر فاضل قوشجی؛۳. آنچه در ذهن ما بوجود می اید، عین ماهیت اشیاء است، بر خلاف نظریه انقلاب و اشباح؛۴. آنچه در ذهن حاصل می شود، داخل در مقوله کیف است، بر خلاف نظر محقق دوانی؛۵. مقولات با هم تباین ذاتی دارند. هر یک از اقوالی که در مقابل این نظر بوجود آمده است، برخی از این مقدمات را قبول نداشته است.
نحوه علم به ماهیات خارجی
...

[ویکی شیعه] وجود ذهنی به معنای تصورات اشیاء در ذهن انسان است که از مسائل مهم فلسفه اسلامی است و به ارزش واقع نمایی شناخت مربوط می شود. در چیستی وجود ذهنی میان فلاسفه اختلاف نظر است؛ چندانکه برخی آن را شبح اشیاء می دانند و برخی آن را آفریده و مخلوق ذهن.
انکار وجود ذهنی، مساوی با سوفسطایی گری دانسته شده است.
یکی از تقسیمات وجود یا هستی این است که هستی یک شیء یا عینی است یا ذهنی. مقصود از هستی عینی، هستی خارجی آن است که مستقل از ذهن ما است. مثلاً کوه و دریا که در خارج و مستقل از ذهن ما وجود دارند. مقصود از هستی ذهنی یا وجود ذهنی، تصور آنها در ذهن ما است. به عبارت دیگر، وجودی که اشیاء در ذهن ما پیدا می کنند «وجود ذهنی» نامیده می شود.

پیشنهاد کاربران

برابرواژه ی �ذهن� چیست؟؟؟
من خودم بسیار می اندیشیدم که به جای واژه �ذهن� در زبان پارسی چه بگوییم.
در کشف المحجوب دیدم که نوشته شده بود: ذهن یعنی هوش.
من خودم کمابیش واژه ی هوش را برای ذهن نمی پذیرم، درخور هم نیستند.
...
[مشاهده متن کامل]

کس دیگری را دیده بودم که به جای �ذهن� می گفت: �نهان�.
نهان هم خوب نیست چون نهان به جای ضمیر و باطن بکارمی رود.
پس از کندوکاوهای بسیار به واژه ی �اندیشمان� رسیدم.
اندیشمان: اندیش مان.
چنان که: در ذهن من این می گذرد که. . . در اندیشمان من این می گذرد که. . .
واژه ی اندیشمان برای ترجمانی نوشتارهای هستی شناسیک بسیار خوش کاربرد خواهد بود: )
پارسی را پاس بداریم.

پدیدار یا نمود درمقابل پدیده یا بود

بپرس