وثق
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی وَسَقَ: جمع کرد - گرد هم آورد (فعل ماضی "وسق" معنای جمع شدن چند چیز متفرق را میدهد و عبارت "وَﭐللَّیْلِ وَمَا وَسَقَ " یعنی :به شب سوگند ، که آنچه در روز متفرق شده را جمع میکند ومنظور این است که انسانها و حیوانهایی که هر یک از لانه و خانه شان به طرفی رفتهان...
تکرار در قرآن: ۳۴(بار)
وُثُوق، ثِقَهْ به معنی اعتماد است. «وَثِقَ بِهِ وُثوُقاً وثِقَهً» یعنی به او اعتماد کرد. وَثاقَةً به معنی محکم وثابت شدن است «وَثُقَ وَثاقِةً: قوی وثبت» فعل اولی از باب حَسِبَ یَحْسِبُ و فعل دومی از باب کَرُمَ یَکْرُمُ میباشد. مُواثَقَه: معاهده محکم. . یاد کنید پیمان اکید خدا را که از شما پیمان گرفته است. ایثاق: بستن. «اَوْثَقَهُ فِی الْوِثاقِ ایثاقاً» یعنی او را به ریسمان بست . وَثْاق مصدر است به معنی بستن چنانکه طبرسی گفته ضمیر (عَذابَهُ - وَثاقَهُ) چنانکه گفتهاند راجع به خدا است یعنی: آن روز کسی مانند عذاب خدا عذاب نمیکند و کسی مانند بستن خدا نمیبندد. *** وِثَاق: به کسرو فتح اول چیزی است که باآن میبندند مانند زنجیر و ریسمان. و نیز مصدر است چنانکه از مجمع نقل شد. . چون کافران را از کار انداخته و اسیر گرفتید ریسمان را محکم کنید. مَوْثِق: (به فتح میم وکسرثاء) و میثاق به معنی پیمان اکید است . گفت: هرگز او را باشما نخواهم فرستاد تا پیمان محکمی از خدا بدهید که او را بیاورید. موثق سه بار در قرآن مجید آمده است . میثاق: چنانکه گفته شد به معنی پیمان محکم است . راغب میگوید: میثاق پیمانی است که با سوگند و عهد تأکید شده باشد. میشود گفت: میثاق مصدر نیز بکار میرود به معنی محکم کردن چنانکه در جوامع الجامع و کشاف در ذیل آیه . گفته است. ضمیر «میثقاقِه» اگر به «عهد» برگردد معنی این است که پیمان خدا را بعد از استوار کردن آن میشکنند و اگر راجع به «الله» باشد منظور محکم کردن خدا است بنظر نگارنده ضمیر راجع به «الله» و مفعول میثاق که «عهد» باشد محذوف است یعنی عهد خدا را نقض میکنند پس از آنکه خدا آن را بوسیله ارسال رسل محکم و استوار کرده است در «عهد» گفتهایم که ظاهرا مراد از عهد فهم و عقل و درک بشر است که در ذات او گذاشته شده و مراد از میثاق محکم کردن آن است بوسیله انبیاء و رسل علیهم السلام.
تکرار در قرآن: ۳۴(بار)
وُثُوق، ثِقَهْ به معنی اعتماد است. «وَثِقَ بِهِ وُثوُقاً وثِقَهً» یعنی به او اعتماد کرد. وَثاقَةً به معنی محکم وثابت شدن است «وَثُقَ وَثاقِةً: قوی وثبت» فعل اولی از باب حَسِبَ یَحْسِبُ و فعل دومی از باب کَرُمَ یَکْرُمُ میباشد. مُواثَقَه: معاهده محکم. . یاد کنید پیمان اکید خدا را که از شما پیمان گرفته است. ایثاق: بستن. «اَوْثَقَهُ فِی الْوِثاقِ ایثاقاً» یعنی او را به ریسمان بست . وَثْاق مصدر است به معنی بستن چنانکه طبرسی گفته ضمیر (عَذابَهُ - وَثاقَهُ) چنانکه گفتهاند راجع به خدا است یعنی: آن روز کسی مانند عذاب خدا عذاب نمیکند و کسی مانند بستن خدا نمیبندد. *** وِثَاق: به کسرو فتح اول چیزی است که باآن میبندند مانند زنجیر و ریسمان. و نیز مصدر است چنانکه از مجمع نقل شد. . چون کافران را از کار انداخته و اسیر گرفتید ریسمان را محکم کنید. مَوْثِق: (به فتح میم وکسرثاء) و میثاق به معنی پیمان اکید است . گفت: هرگز او را باشما نخواهم فرستاد تا پیمان محکمی از خدا بدهید که او را بیاورید. موثق سه بار در قرآن مجید آمده است . میثاق: چنانکه گفته شد به معنی پیمان محکم است . راغب میگوید: میثاق پیمانی است که با سوگند و عهد تأکید شده باشد. میشود گفت: میثاق مصدر نیز بکار میرود به معنی محکم کردن چنانکه در جوامع الجامع و کشاف در ذیل آیه . گفته است. ضمیر «میثقاقِه» اگر به «عهد» برگردد معنی این است که پیمان خدا را بعد از استوار کردن آن میشکنند و اگر راجع به «الله» باشد منظور محکم کردن خدا است بنظر نگارنده ضمیر راجع به «الله» و مفعول میثاق که «عهد» باشد محذوف است یعنی عهد خدا را نقض میکنند پس از آنکه خدا آن را بوسیله ارسال رسل محکم و استوار کرده است در «عهد» گفتهایم که ظاهرا مراد از عهد فهم و عقل و درک بشر است که در ذات او گذاشته شده و مراد از میثاق محکم کردن آن است بوسیله انبیاء و رسل علیهم السلام.
wikialkb: ریشه_وثق
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید