وثائق

/vasA~eq/

لغت نامه دهخدا

وثائق. [ وَ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ وثیقة. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( دهار ). عهد و پیمان محکم. رجوع به وثیقه شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع وثیقه : (( دبیری صناعتی است ... منتفع در مخاطباتی که در میان مردم است بر سبیل محاورت و مشاورت و مخاصمت ... در مدح و ذم ... و بزرگ گردانیدن اعمال و خرد گردانیدن اشغال و ساختن وجوه عذر و عتاب و احکام وثائق ( وثایق ) و اذکار سوابق ... ) )

فرهنگ معین

(وَ ئِ ) [ ع . ] (اِ. ) ج . وثیقه .

پیشنهاد کاربران

بپرس