وبل
لغت نامه دهخدا
وبل. [ وَ ب َ ] ( ع مص ) به معنی وَبالَة. ( المنجد ). رجوع به وبالة شود.
وبل. [ وُ ب ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ وبیل. ( منتهی الارب ). رجوع به وبیل شود. || ج ِ وبیلة. ( منتهی الارب ). رجوع به وبیلة شود.
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۸(بار)
اصل وَبْل چنانکه طبرسی فرموده به معنی شدت است، وابِل به معنی باران شدید و تند میباشد. در مصباح گوید: «وزبَلَ الشَّیْء:اِشْتَّدٌ» وَبیل به معنی شدید است. راغب میگوید: وَبْل وابِل بارانی است سنگین دانه و به مناسبت سنگینی به کاریکه از ضررش ترسند گویند وَبال. . مانند باغیکه در بلندی واقع است، باران تندی به آن رسیده و میوهاش را دوبرابر داده است. وابل سه بار در قرآن مجید ذکر شده است: .
اصل وَبْل چنانکه طبرسی فرموده به معنی شدت است، وابِل به معنی باران شدید و تند میباشد. در مصباح گوید: «وزبَلَ الشَّیْء:اِشْتَّدٌ» وَبیل به معنی شدید است. راغب میگوید: وَبْل وابِل بارانی است سنگین دانه و به مناسبت سنگینی به کاریکه از ضررش ترسند گویند وَبال. . مانند باغیکه در بلندی واقع است، باران تندی به آن رسیده و میوهاش را دوبرابر داده است. وابل سه بار در قرآن مجید ذکر شده است: .
wikialkb: ریشه_وبل
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید