وبرن آنتون. وِبِرْن، آنتون (۱۸۸۳ـ۱۹۴۵)(Webern, Anton)
وِبِرْن، آنتون
آهنگ ساز اتریشی. آثار مینیاتوری موجز و روح انگیز او ترکیبی از شاعرانگی شبانی با دقت و سخت گیری شدید ساختاری بودند. از پژوهشگران موسیقی رنسانس و از شاگردان آرنولد شونبرگ بود، که نظام دودِکافونی اش را وبرن به شکل طراحی انتزاعی و پیچیده در آثاری همچون کنسرتو برای نُه ساز (۱۹۳۱ـ۱۹۳۴)، و کانتاتِ دوم (۱۹۴۱ـ۱۹۴۳) دوباره تفسیر کرد. زیبا شناسی ساختارگرایانۀ او بر نسل آهنگ سازان پیشرفتۀ پس از جنگ تأثیر عمده ای گذاشت. وبرن زیر نظر گوئیدو آدلر به تحصیل موسیقی شناسی پرداخت و در ۱۹۰۶ از دانشگاه وین دانشنامۀ دکتری دریافت کرد. نخستین اثر مهم او پاساکالیا برای ارکستر بود که با آگاهی از سرمشق برامس ساخته شده بود؛ پس از آن نوبت به پنج موومان برای کوآرتت زهی رسید، که جنبه هایی از سبک هجایی آیندۀ وبرن را به نمایش می گذاشت. ترانه های ساخته شده بر آثار شاعر محبوب شونبرگ، اشتفان گئورگه، نخستین گشت و گذارهای وبرن در عرصۀ آتونالیته بودند. مدتی رهبری ارکستر تئاترهای برخی شهرستان های آلمان و نیز پراگ را برعهده داشت. در اجراهای مدرن انجمن پژوهش های خصوصی موسیقایی و کنسرت های ارکستر سمفونی کارگران شرکت می کرد. در سه شعر سنتی (۱۹۲۵) شیوۀ آهنگ سازی دودِکافونی شونبرگ را اقتباس کرد. در آثار بعد خود، مثل تریوی زهی، سمفونی اپوس ۲۱، و کنسرتو اپوس ۲۴، به شیوه های مهارشده تری نیز روآورد؛ همچنین در این مورد از هاینریش ایزاک، آهنگ ساز رنسانسی، تأثیر پذیرفت. مرگ او پیامد یک سوءتفاهم بود (هدف گلولۀ یک سرباز امریکایی قرار گرفت). موسیقی او مفاهیم جدیدی از صدا، ریتم، و سازماندهی کمابیش ریاضی را ارائه کرد؛ آثار او نیز به اندازۀ آثار شونبرگ در ایجاد استقبال گسترده از نظام دودِکافونی سهم داشتند؛ تکنیک سرِیل وبرن محکم تر از تکنیک شونبرگ و بِرگ بود، و آهنگ سازان بعدی در تکامل سریالیسم کلّی (که در آن ریتم، شدت و ضعف صدا، و حتی طنین، شکل سرِیل پیدا می کنند)، نیازمند تسلط به اصول دقیق و سخت گیرانۀ آن بودند. ازجمله آهنگ سازانی که بیش از همه از وبرن تأثیر پذیرفتند، استراوینسکیاز اوایل دهۀ (۱۹۵۰)، اشتوکهاوزِن، و بولِز درخور ذکرند.
وِبِرْن، آنتون
آهنگ ساز اتریشی. آثار مینیاتوری موجز و روح انگیز او ترکیبی از شاعرانگی شبانی با دقت و سخت گیری شدید ساختاری بودند. از پژوهشگران موسیقی رنسانس و از شاگردان آرنولد شونبرگ بود، که نظام دودِکافونی اش را وبرن به شکل طراحی انتزاعی و پیچیده در آثاری همچون کنسرتو برای نُه ساز (۱۹۳۱ـ۱۹۳۴)، و کانتاتِ دوم (۱۹۴۱ـ۱۹۴۳) دوباره تفسیر کرد. زیبا شناسی ساختارگرایانۀ او بر نسل آهنگ سازان پیشرفتۀ پس از جنگ تأثیر عمده ای گذاشت. وبرن زیر نظر گوئیدو آدلر به تحصیل موسیقی شناسی پرداخت و در ۱۹۰۶ از دانشگاه وین دانشنامۀ دکتری دریافت کرد. نخستین اثر مهم او پاساکالیا برای ارکستر بود که با آگاهی از سرمشق برامس ساخته شده بود؛ پس از آن نوبت به پنج موومان برای کوآرتت زهی رسید، که جنبه هایی از سبک هجایی آیندۀ وبرن را به نمایش می گذاشت. ترانه های ساخته شده بر آثار شاعر محبوب شونبرگ، اشتفان گئورگه، نخستین گشت و گذارهای وبرن در عرصۀ آتونالیته بودند. مدتی رهبری ارکستر تئاترهای برخی شهرستان های آلمان و نیز پراگ را برعهده داشت. در اجراهای مدرن انجمن پژوهش های خصوصی موسیقایی و کنسرت های ارکستر سمفونی کارگران شرکت می کرد. در سه شعر سنتی (۱۹۲۵) شیوۀ آهنگ سازی دودِکافونی شونبرگ را اقتباس کرد. در آثار بعد خود، مثل تریوی زهی، سمفونی اپوس ۲۱، و کنسرتو اپوس ۲۴، به شیوه های مهارشده تری نیز روآورد؛ همچنین در این مورد از هاینریش ایزاک، آهنگ ساز رنسانسی، تأثیر پذیرفت. مرگ او پیامد یک سوءتفاهم بود (هدف گلولۀ یک سرباز امریکایی قرار گرفت). موسیقی او مفاهیم جدیدی از صدا، ریتم، و سازماندهی کمابیش ریاضی را ارائه کرد؛ آثار او نیز به اندازۀ آثار شونبرگ در ایجاد استقبال گسترده از نظام دودِکافونی سهم داشتند؛ تکنیک سرِیل وبرن محکم تر از تکنیک شونبرگ و بِرگ بود، و آهنگ سازان بعدی در تکامل سریالیسم کلّی (که در آن ریتم، شدت و ضعف صدا، و حتی طنین، شکل سرِیل پیدا می کنند)، نیازمند تسلط به اصول دقیق و سخت گیرانۀ آن بودند. ازجمله آهنگ سازانی که بیش از همه از وبرن تأثیر پذیرفتند، استراوینسکیاز اوایل دهۀ (۱۹۵۰)، اشتوکهاوزِن، و بولِز درخور ذکرند.
wikijoo: وبرن،_آنتون_(۱۸۸۳ـ۱۹۴۵)