وباعه

لغت نامه دهخدا

( وباعة ) وباعة. [ وَب ْ با ع َ ] ( ع اِ ) کون و اِست. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دبر. ( بحر الجواهر ). اِست. ( از اقرب الموارد )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || جان دانه کودک. ( از منتهی الارب ). آنجای از سر کودک که نرم و جنبان است. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس