وایست


معنی انگلیسی:
occasion

لغت نامه دهخدا

وایست. [ ی َ / ی ِ ] ( ص ، اِ ) بایست و ضروری. ( از آنندراج ) ( از انجمن آرا ). وایا. حاجت و مراد و مقصد و ضروری. ( از برهان ). چیزهای بایستی. دروایست. دربایست.مایحتاج. ( از یادداشت های مرحوم دهخدا ) :
که گر گردد در وایست بازم
نیاید تاابد دیگر فرازم.
عطار.

فرهنگ معین

(یِ ) (ص . ) بایست ، ضرورت ، لزوم .

فرهنگ عمید

= بایستن

پیشنهاد کاربران

بپرس