دریا واژه ای پهلوی ( پارسی میانه ساسانی، پارسیک، پارسیگ )
اوستایی آن: برپایه متن اوستا و تیشتریشت ( کرده یازدهم، بند چهل و یکم ) :
tishtrim starem raevantem hvarenanguhantem
yazamaide
yim apo paitishmarente aremaeshta fratat - caratasca xaya thraot - statasca parshuy
... [مشاهده متن کامل]
"vairyasca"
معنی: فدایی ( قربانی ) می دهیم برای تیشتریا ( تیشتر ) ، ستاره درخشان و باشکوه، که آب های ایستاده و آب های جاری و آب های باران و "دریاها ( جویبارها ) " برای او دراز ( گسترده ) است.
وایریا ( vāiriiā ) ، ( vairya )
وایر: وار، بار
مانند: واران >>> باران
یا ( ya ) : پسوند وابستگی اوستایی
در متن تیشتریشت اوستا: اسچَه، نامچه ( sca ) : پسوند جمع نسبت و دارندگی اوستایی
معنی: دریا، دریاچه، آب های آزاد و راکد
اوستایی آن: برپایه متن اوستا و تیشتریشت ( کرده یازدهم، بند چهل و یکم ) :
... [مشاهده متن کامل]
معنی: فدایی ( قربانی ) می دهیم برای تیشتریا ( تیشتر ) ، ستاره درخشان و باشکوه، که آب های ایستاده و آب های جاری و آب های باران و "دریاها ( جویبارها ) " برای او دراز ( گسترده ) است.
وایریا ( vāiriiā ) ، ( vairya )
وایر: وار، بار
مانند: واران >>> باران
یا ( ya ) : پسوند وابستگی اوستایی
در متن تیشتریشت اوستا: اسچَه، نامچه ( sca ) : پسوند جمع نسبت و دارندگی اوستایی
معنی: دریا، دریاچه، آب های آزاد و راکد