واژگون ساختن

مترادف ها

overset (فعل)
زینت دادن، بر هم زدن، شلوغ کردن، زیاد بار کردن، واژگون ساختن، سرنگون کردن، مضمحل کردن

subvert (فعل)
برانداختن، واژگون ساختن، خرابکاری کردن، درون واژگون سازی کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس