واژگان فارسی

پیشنهاد کاربران

واژه شناسی در زبان شیرین فارسی بر پایهء پیشوندها و پسوندها می باشد براین پایه هر واژه ای پسوند ها وپیشوندهایی در خود دارند که در شعر ونثر به کار برده میشوند که سرنوشت زبان وادبیات فارسی به اینها بسته است
...
[مشاهده متن کامل]
و هرچند نزدیک و هماهنگ وهمانند بنمایند این همانی ندارند و یکی و یکسان نیستند و هر کدام در روند خود و جایگاه خود نمودار می یابند پس رویکرد به پسوند ها وپیشوندها برپایهء ادبیات فارسی واستادن ادبیات فارسی باید از آرمان به کاربرد گراید و پیروزی زبان فارسی در همین سبک ونگر است تا دسته و بسته ها واژه را از آرمان به کاربرد آورد تا پیروزی زبان فارسی در روند تاریخ خود روشن گردد چنانکه در این تاریخ هزاران سالهء خود بوده است و این راستهء مادی و معنوی زبان وادبیات فارسی است.

واژگان دو دسته اند؛
۱_واژگان آرمانی.
۲_واژگان کاربردی.
و دانستنیهای چهارگونه اند،
دانشها.
فرزانشها.
آیینها.
رازوریها.
و هرکدام واژگان خود را می خواهند.
برای نمونه ،
...
[مشاهده متن کامل]

شماریک واژگان.
هنر واژگان.
ابزار واژگان.
کیهان واژگان.
و
واژگان سرمایه شناسی.
واژگان مردم شناسی.
واژگان فرزانش شناسی.
اندیش واژگان.
واژگان زبان شناسی.
و . . . .

واژگان فارسی چند نمودی هستند برای نمونه ؛
برش به پنداشت ودریافت؛
۱_برش:قطعه ای از هر گونه شعر.
۲_برش:تقریض و دیباچه برکتابها.
۳_برش:تقریض شعر در دانش عروض.
پس واژگان فارسی چند نمودی وچند نمادی می باشند با این پنداشت و دریافت که تنها به نگرش معناها وچند معنایی به آنها نگریسته نمی شود بلکه
...
[مشاهده متن کامل]

به نگرش چند دریافت و وجهه نیز کاربرد می یابند.
پس برش به پنداشت و دریافت ومعنی بریدن . از جادرآوردن. در آوردن ( عسل رابریدند :عسل را مالاندند وآوردند ) و مانند آن.

اسمی فارسی اصیل میخاستم برا نامگذاری مسب وکارم

بپرس