واژگان فارسی

پیشنهاد کاربران

واژگان دو دسته اند؛
۱_واژگان آرمانی.
۲_واژگان کاربردی.
و دانستنیهای چهارگونه اند،
دانشها.
فرزانشها.
آیینها.
رازوریها.
و هرکدام واژگان خود را می خواهند.
برای نمونه ،
...
[مشاهده متن کامل]

شماریک واژگان.
هنر واژگان.
ابزار واژگان.
کیهان واژگان.
و
واژگان سرمایه شناسی.
واژگان مردم شناسی.
واژگان فرزانش شناسی.
اندیش واژگان.
واژگان زبان شناسی.
و . . . .

واژگان فارسی چند نمودی هستند برای نمونه ؛
برش به پنداشت ودریافت؛
۱_برش:قطعه ای از هر گونه شعر.
۲_برش:تقریض و دیباچه برکتابها.
۳_برش:تقریض شعر در دانش عروض.
پس واژگان فارسی چند نمودی وچند نمادی می باشند با این پنداشت و دریافت که تنها به نگرش معناها وچند معنایی به آنها نگریسته نمی شود بلکه
...
[مشاهده متن کامل]

به نگرش چند دریافت و وجهه نیز کاربرد می یابند.
پس برش به پنداشت و دریافت ومعنی بریدن . از جادرآوردن. در آوردن ( عسل رابریدند :عسل را مالاندند وآوردند ) و مانند آن.

اسمی فارسی اصیل میخاستم برا نامگذاری مسب وکارم

بپرس