واچک
لغت نامه دهخدا
واچک. [ چ َ ] ( اِخ ) یکی از رودهای مازندران که از دامنه های شمالی البرز سرچشمه می گیرد. این رود و سایر رودهای مشابه آن موقع خشکی هوابسیار کم عمقند ولی در فصل آب شدن برفها ممکن است ناگاه به وضع خطرناکی درآیند. ( مازندران و استرآباد رابینو، ص 24 ). از واچک راه باریکی هست به گلیجان که محله عمده بلوکی به همان نام است. بعد از واچک فیکارود است که تاریک محله در طرف راست آن واقع است. ( ترجمه سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ص 41 ).
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید