واچ

فرهنگستان زبان و ادب

{FEU} [حمل ونقل دریایی] ← واحد چهل پایی

پیشنهاد کاربران

واژه ی �واچ�
۱. اوستایی
واژه ی اوستایی v�cha به معنای �سخن، گفتار� است.
ریشه ی آن از زبان های هندواروپایی باستان ( PIE ) wekʷ - / wāk - گرفته شده که معنای �گفتن، بیان کردن� دارد.
۲. سانسکریت
...
[مشاهده متن کامل]

در سانسکریت، واژه ی vāca به معنای �سخن� با همان ریشه ی هندواروپایی مرتبط است و نشان دهنده ی پیوند تاریخی بین زبان های ایرانی و هندی باستان است.
3. پهلوی
معادل های پهلوی مانند wāg یا wāč مستقیماً از اوستایی و ریشه ی هندواروپایی گرفته شده اند و در متون پهلوی برای �گفتار� یا �سخن� به کار رفته اند.
4. تحلیل تطبیقی
این واژه نمونه ای روشن از واژه های بنیادی هندواروپایی است که در اوستایی، پهلوی و سانسکریت حفظ شده اند.
بنابراین �واچ� نه یک نوآوری فارسی نوین است و نه صرفاً پهلوی، بلکه بخشی از میراث مشترک زبان های ایرانی و هندواروپایی است.
- - -
منابع
اوستایی
Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch. 1913.
Darmesteter, A. The Zend - Avesta Part I & II. 1880s.
MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary. 1961.
پهلوی
Boyce, Mary. A Zoroastrian Pahlavi Dictionary. 1991.
Klingenheben, A. Handbuch der Pahlavi - W�rter. 1906.
Gignoux, Ph. Dictionnaire de la langue pehlvi. 1977.
سانسکریت و تطبیق با زبان های ایرانی
Monier - Williams, M. A Sanskrit - English Dictionary. 1899.
Mayrhofer, Manfred. Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen. 1986–2000.
Benveniste, �mile. �tudes indo - europ�ennes. 1935–1950.
مطالعات تطبیقی اوستایی - پهلوی - سانسکریت
Skj�rv�, Prods Oktor. The Iranian Languages. Cambridge, 2006.
Hoffmann, Karl. Avestische Laut - und Flexionslehre. 1965.
- - -

ما در پارسی واژگان {واج، وات، واک، واچ، واز} را داریم.
این واژگان هَمِگی به روشنی با {voice} در انگلیسی هَمریشه هستند.
در زبانِ سانسکریت، واژه یِ {واچ} به چشم می خورد که ریشه یِ {واچِ پارسی کنونی} را نشان می دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

ما ریشه یِ {واکش} را در نیاهِندوایرانی داریم که سپس در اوستایی به ریختِ {واخش/واکش} در آمد. در می یابیم که {واک} برگرفته از هَمین ریشه است، که در {آوا} می بینیم که در گذشته به ریختِ {آواگ/آواک} بوده است.
ریشه یِ {وات} برگرفته از {واچ} است، که تنها گویا در زبانِ پارسی با {ت} این واژه را داریم، که برای دگرگونیِ {چ/ت} رخ داده است.
ریشه یِ {واج} نیز هَمچون پیشین، برگرفته از {واچ} است با دگرگونیِ {چ/ج}.
درباره یِ ریشه یِ {واز} دو گمانه است:
1 - برگرفته از {واخش} اوستایی اس که با دگرگونیِ آواییِ {خ/ز} به ریختِ {واز} در آمده است
2 - برگرفته از {واچ} است با دگرگونیِ آواییِ {چ/ز}.
این تَن، بیشتر بر گمانه یِ نُخُست است، اگر چیزی در این باره می دانید، خواهش می کنم راهنمایی کنید.
{واز} را در {آواز/ایواز} داریم.
درباره یِ واژه سازی برایِ {ساکت/سکوت/vocal}:
به جایِ {ساکت} می توان از {اَواک/اَوات/اَواج/اَواچ} بکار برد، و برای واژه سازی برایِ {سکوت} هم باید این را دانست:
- درباره یِ کارواژه هایِ چنین واژگانی باید گفت که این واژگان دو فرگشتِ زبانی را داشتند، یکی از {واچ} در زبان های کهن هندوایرانی و دیگری از {واکش/واخش} که سپس به ریختِ {واک/واز} در آمد.
ما برایِ کارواژه این واژگان فرگشتِ دوم را در نگر ( =نظر ) می گیریم، که {واختَن} را با بُنِ کنونیِ {واز} داریم.
پس به جایِ {سُکوت} می توان گفت {اَواخت/آواخت}.
به جایِ {vocal} می توان گفت {واکال/واتال/واچال/واجال/وازال} که اگرچه برای فرگشتِ زبانی {واکال/واچال/وازال} اصلی تر هستند.
بِدرود!

برابر پارسی حرف. حرف به معنی سخن نه. مثلا حروف الفبا:واچ های الفبا