واپس نشستن. [ پ َ ن ِ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) عقب نشستن. || پائین نشستن. || با هم نشستن. || قبول کردن. راضی شدن. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به واپس شود.