واپس افکندن

لغت نامه دهخدا

واپس افکندن. [ پ َ اَ ک َ / گ َ دَ ] ( مص مرکب ) یا افگندن. درنگی کردن.به تأخیر انداختن. معطل کردن. دیری کردن. ( ناظم الاطباء ). || در پس انداختن. ( بهارعجم ) ( آنندراج ). || تسویف. ( تاج المصادر بیهقی ). پشت سر گذاشتن. تأخیر کردن. رجوع به واپس فگندن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس