وانمود کننده


معنی انگلیسی:
dissembler, pretentious

مترادف ها

impostor (اسم)
طرار، فریب دهنده، مکار، فریبکار، وانمود کننده، دغل باز

imposter (اسم)
طرار، وانمود کننده، دغل باز

simular (اسم)
وانمود کننده

factitious (صفت)
مصنوعی، ساختگی، صوری، دروغی، وانمود کننده، بهانه کننده، غیر طبیعی

factitive (صفت)
مصنوعی، ساختگی، صوری، دروغی، وانمود کننده، بهانه کننده، غیر طبیعی

فارسی به عربی

منتحل

پیشنهاد کاربران

بپرس