بدبخت
قادر ب حرکت نبود
میشه مجبور نکرد اجبار نکرد
مجبور نکردن
وادار نکرد
معنی وانداشت مجبور نکر د
یکی خوب بودن در کاری
وانداشت:::::مجبور نکرد
دوست نداشت بر نداشت
وادار کردن کسی به کاری
کسی را وادار به کاری
قادر به حرکت نبود
توان راه رفتن را نداشت
راضی نکرد
وادار نکرد . مجبور نکرد.
مجبور نکرد
قادربه راه رفتن نداشت
چی میگی داداش با خودت دعوا داری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)