یک داستان تخیلی: یک پسر بچه ای در باغ با برادرش بازی می کرد، که وقتی برادر بزرگ تر توجهی نکرد، پسر بچه روی زمین افتاد و مادرشان بلند فریاد زدند. در عصر، برادر شامش را تمام نکرد، زیرا فکر می کرد، که مادر برادر کوچکتر را بیشتر دوست می دارند. چند سالی گذشت و برادر بزرگتر در مدرسه با بچه های دیگر درگیری داشت. معلم به خانه زنگ زد و با اجازه والدین، در آن روز بعد از ظهر، پسر بزرگ تر را به خانه خودشان آورد. مادرش آمدند و گریه کردند و پسر بزرگترش را در آغوش خود گرفتند و بعد به او غذا دادند و سپس او را به تخت خواب بردند. وقتی فرزندان به طور قابل توجهی بزرگتر شدند و پدر و مادرشان دگر در قید حیات نبودند، برادر بزرگتر همیشه در کنار پسر کوچکتر بودند. چون رنج و محبت مادر را احساس کرده بودند. حتی پس از مرگ والدین، عشقی را که هر دو به فرزندانشان از طریق انرژی داده بودند، احساس می کردند. یک قلب هرگز از دوست داشتن دست نمی کشد، زیرا درد و عشق را احساس می کند. او دو متضاد دارد، که همیشه معجزه از آنها سرچشمه می گیرند و هر دو به امید خدا آغاز می شوند و پایان می یابد. تولد و مرگ رنج دوری و عشق دیدار واقعی هستند، که همیشه معجزه از آنها سرچشمه می گیرد. در زمانی که به دنیا میاییم گریه می کنیم، زیرا از خدا دور خواهیم گشت و برای مدت طولانی، ایشان را نخواهیم دید و وقتی که کودکان گریه می کنند، با خدا و در روح چیزهایی را درک می کنند، که والدین از آنها با خبر نیستند. اشک نوزادان به یاد خداوند متعال می چکد و وقتی نزدیک است، تا که از دنیا برویم خوشحال هستیم، اما هنوز با چشم این دنیا مرگ را می نگریم و متاسفانه برخی زندگی را محکم در دست خود نگه می دارند.
... [مشاهده متن کامل]
تکتم کمانی
والدین: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
پدر و مادر ( دری )
اخواتام exvātām ( سغدی: xvatamt )
زاتنیتار zātenitār ( پهلوی )
سلام ، والدین مرا عالم کردند و حال قدرت تشخیص من بالا و ادعاهای من کم ارزش و جهادهای من جنون آور شده است . من لیسانس حقوق داشته و مشکل روحی و روانی دارم ، پدرم کاسب ملک و درآمد میلیاردی داشته و اهل مقایسه
... [مشاهده متن کامل] میباشد . من نتوانستم به شغل پدرم مسلط شوم و آن چنان به عقاید و سبک زندگی او اشراف ندارم ان شاء الله آقای خودم باشم و نیازهای خویش را شخصاً تأمین کنم تا ارزش و اعتبار اجتماعی پیدا کنم .
"پَرما"ها ( فارسی ) :والدین؛parent.
( پءر ماءر ) ؛"پَرما" ها.
مام و باب ؛ مادر و پدر. ام و اب. والدین. ابوین :
سدیگر بپرسیدش افراسیاب
از ایران و از شهر و از مام و باب.
فردوسی.
بدان دخت لرزان بدی مام و باب
اگر تافتی بر سرش آفتاب.
فردوسی.
سدیگر بپرسیش از مام و باب
... [مشاهده متن کامل]
از آرام و از شهر و از خورد و خواب.
فردوسی.
وز آنجا در جهان مردمت خواند
ز راه مام و باب مهربانت.
ناصرخسرو.
واژه والدین
معادل ابجد 101
تعداد حروف 6
تلفظ vāledeyn
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: والدَین، تثنیۀ ] ‹والدان›
مختصات ( ل دَ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی vAledeyn
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی عمید
واژگان عامیانه
به گمانم ریشه این واژه در پیوند با واژه بالیدن است
تنها ظلم را که پیغمبر ( ص ) ندیده؛ ظلم والدین است!
بدترین ستم: ستم پدر یا مادر به فرزندانش.
لوس کردن فرزند از همه بدتر وظلمش بیشتر.
زایوَران= والدین= زادآوران، زایشوران، پرمار، پیرمار، پِرمار، زای آوران، زادآوران
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
... [مشاهده متن کامل]
نویسنده:
# امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
# آسانیک گری
# asanism
# asaniqism
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
زادآور:ولی
زادآوران:والدین
برابر پارسی والدین واژه زایشوران و پرمار یا پیرمار میباشد
در مازندرانی: پیرمار piyermār
برابرپارسی : پِرمار = parent = الوالدین
پدر و مادر
Parents
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)