والتر برونو هنینگ در اوت ۱۹۰۸ در راگنت در پروس شرقی زاده شد.
تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه گوتینگن در رشته مطالعات ایرانی تحت نظر آندرس انجام داد و رساله دکتری خود را با موضوع بررسی فعل فارسی میانه در ۱۹۳۱ گذراند.
... [مشاهده متن کامل]
در سال ۱۹۳۲ از طرف آکادمی پروس به سمت دبیری مجموعه دست نوشته های مانوی تورفان منصوب شد. طی سال ها بعد سه مجموعه از دست نوشته های پارسی میانه و پارتی و مجموعه ای از متون سغدی را در برلین منتشر کرد.
در سال ۱۹۵۰ به دعوت دولت ایران سفری به جنوب ایران کرد و تحقیقاتی بر کتیبه های سرمشهد، نقش رستم و کرتیر انجام داد.
هنینگ استاد راهنمای دوره دکترای احسان یارشاطر بوده است. موضوع رساله یارشاطر این بوده است که زبان مردم آذربایجان نه ترکی بلکه زبانی بنام تاتی بوده است .
هنینگ در مقاله �زبان باستانی آذربایجان� ( The Ancient Language of Azerbaijan ) با بررسی گویش هایی مثل هرزندی و کرنگانی نشان می دهد این گویش ها به شاخه شمال غربی زبان های ایرانی تعلق دارند و بقایای همان زبان ایرانی قدیمی آذربایجان اند، نه گویش های ترکی
او هرزندی را از نظر ویژگی های آوایی و دستوری میان تالشی و زازا قرار می دهد و همین را شاهدی می گیرد که �آذری کهن� باخترایرانی و خویشاوند تاتی، تالشی و زازایی بوده و قبل از رواج ترکی آذربایجانی در منطقه رایج بوده است .
در مجموع، هنینگ با استناد به شواهد گویشی و تاریخی نتیجه می گیرد که زبان بومی قدیم آذربایجان یک زبان ایرانی ( آذری کهن ) بوده که بعدها تحت تأثیر مهاجرت و سلطه سیاسی قبایل ترک، جای خود را به ترکی آذربایجانی داده است.
او بر پایه واژگان و ساخت های صرفی–نحوی این گویش ها، پیوند آن ها را با شاخه مادی/پهلوی تقویت می کند و نتیجه می گیرد که �آذری کهن� در اصل یک زبان ایرانیِ خویشاوند تاتی، تالشی و زازایی بوده که بعدها زیر فشار ترکی آذربایجانی عقب نشینی کرده است.
تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه گوتینگن در رشته مطالعات ایرانی تحت نظر آندرس انجام داد و رساله دکتری خود را با موضوع بررسی فعل فارسی میانه در ۱۹۳۱ گذراند.
... [مشاهده متن کامل]
در سال ۱۹۳۲ از طرف آکادمی پروس به سمت دبیری مجموعه دست نوشته های مانوی تورفان منصوب شد. طی سال ها بعد سه مجموعه از دست نوشته های پارسی میانه و پارتی و مجموعه ای از متون سغدی را در برلین منتشر کرد.
در سال ۱۹۵۰ به دعوت دولت ایران سفری به جنوب ایران کرد و تحقیقاتی بر کتیبه های سرمشهد، نقش رستم و کرتیر انجام داد.
هنینگ استاد راهنمای دوره دکترای احسان یارشاطر بوده است. موضوع رساله یارشاطر این بوده است که زبان مردم آذربایجان نه ترکی بلکه زبانی بنام تاتی بوده است .
هنینگ در مقاله �زبان باستانی آذربایجان� ( The Ancient Language of Azerbaijan ) با بررسی گویش هایی مثل هرزندی و کرنگانی نشان می دهد این گویش ها به شاخه شمال غربی زبان های ایرانی تعلق دارند و بقایای همان زبان ایرانی قدیمی آذربایجان اند، نه گویش های ترکی
او هرزندی را از نظر ویژگی های آوایی و دستوری میان تالشی و زازا قرار می دهد و همین را شاهدی می گیرد که �آذری کهن� باخترایرانی و خویشاوند تاتی، تالشی و زازایی بوده و قبل از رواج ترکی آذربایجانی در منطقه رایج بوده است .
در مجموع، هنینگ با استناد به شواهد گویشی و تاریخی نتیجه می گیرد که زبان بومی قدیم آذربایجان یک زبان ایرانی ( آذری کهن ) بوده که بعدها تحت تأثیر مهاجرت و سلطه سیاسی قبایل ترک، جای خود را به ترکی آذربایجانی داده است.
او بر پایه واژگان و ساخت های صرفی–نحوی این گویش ها، پیوند آن ها را با شاخه مادی/پهلوی تقویت می کند و نتیجه می گیرد که �آذری کهن� در اصل یک زبان ایرانیِ خویشاوند تاتی، تالشی و زازایی بوده که بعدها زیر فشار ترکی آذربایجانی عقب نشینی کرده است.
والتر برونو هنینگ ( Walter Bruno Henning ) ( زادهٔ ۲۶ اوت ۱۹۰۸ در پروس شرقی – درگذشتهٔ ۸ ژانویه ۱۹۶۷ در برکلی، کالیفرنیا ) خاورشناس و ایران شناس آلمانی و انگلیسی، متخصص زبان های باستانی ایرانی و پیشگام در پژوهش های آیین مانی بود.
... [مشاهده متن کامل]
والتر برونو هنینگ در اوت ۱۹۰۸ در راگنت در پروس شرقی متولد شد. تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه گوتینگن در رشتهٔ مطالعات ایرانی تحت نظر آندرس انجام داد و رسالهٔ دکتری خود را با موضوع بررسی فعل فارسی میانه در ۱۹۳۱ گذراند. در سال ۱۹۳۲ از طرف آکادمی پروس به سمت دبیری مجموعهٔ دست نوشته های مانوی تورفان منصوب شد. طی سال ها بعد سه مجموعه از دست نوشته های پارسی میانه و پارتی و مجموعه ای از متون سغدی را در برلین منتشر کرد.
در سال ۱۹۳۶ به دعوت هارولد بیلی برای تصدی کرسی جامعهٔ پارسی برای مطالعات ایرانی در مدرسه مطالعات مشرق زمین و آفریقا به لندن رفت و مطالعات خود را در مورد متون تورفان ادامه داد. در سال ۱۹۴۶ به عنوان استاد مدعو به دانشگاه کلمبیا در نیویورک رفت و سال بعد به عنوان دانشیار مطالعات آسیای میانه در دانشگاه لندن منصوب شد و در سال ۱۹۴۷ رتبهٔ استادی یافت. در سال ۱۹۴۹ خطابه های معروف خود را در آکسفورد ایراد کرد که به بررسی انتقادی آرای هرتسفلد و نیبرگ در مورد زرتشت می پرداخت. در سال ۱۹۵۰ به دعوت دولت ایران سفری به جنوب ایران کرد و تحقیقاتی بر کتیبه های سرمشهد، نقش رستم و کرتیر انجام داد.
در سال ۱۹۵۴ به مدیریت شورای اجرایی مجموعهٔ کتیبه های ایرانی در لندن منصوب شد و تا پایان عمر این مسئولیت را بر عهده داشت. از سال ۱۹۵۷ سرپرستی بخش زبان ها و فرهنگ های خاورمیانه و نزدیک را در مدرسه مطالعات مشرق زمین و آفریقا در دانشگاه لندن به عهده گرفت. در سال ۱۹۶۱ پیشنهاد تصدی کرسی مطالعات ایرانی دانشگاه برکلی در کالیفرنیا را پذیرفت و طی سال های بعد مرکز جدیدی برای مطالعات ایرانی در آن دانشگاه ایجاد کرد.
هنینگ بیش از هفتاد مقاله منتشر کرد که موضوعات گسترده ای را در بر می گرفت؛ بررسی متون مانوی به زبان های پارسی میانه، پارتی و سغدی، زبان بلخی، تفسیر سنگ نبشته های ساسانی از جمله کتیبهٔ سه زبانهٔ کعبه زرتشت، و مشکلات متون پهلوی و اوستایی. یک اثر منتشرنشدهٔ او تحت عنوان فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی به صورت مجموعه ای از برگه ها ناتمام باقی مانده است.
هنینگ استاد راهنمای دورهٔ دکترای احسان یارشاطر بوده است. موضوع رسالهٔ یارشاطر این بوده است که زبان مردم آذربایجان نه ترکی بلکه زبانی بنام تاتی بوده است.

... [مشاهده متن کامل]
والتر برونو هنینگ در اوت ۱۹۰۸ در راگنت در پروس شرقی متولد شد. تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه گوتینگن در رشتهٔ مطالعات ایرانی تحت نظر آندرس انجام داد و رسالهٔ دکتری خود را با موضوع بررسی فعل فارسی میانه در ۱۹۳۱ گذراند. در سال ۱۹۳۲ از طرف آکادمی پروس به سمت دبیری مجموعهٔ دست نوشته های مانوی تورفان منصوب شد. طی سال ها بعد سه مجموعه از دست نوشته های پارسی میانه و پارتی و مجموعه ای از متون سغدی را در برلین منتشر کرد.
در سال ۱۹۳۶ به دعوت هارولد بیلی برای تصدی کرسی جامعهٔ پارسی برای مطالعات ایرانی در مدرسه مطالعات مشرق زمین و آفریقا به لندن رفت و مطالعات خود را در مورد متون تورفان ادامه داد. در سال ۱۹۴۶ به عنوان استاد مدعو به دانشگاه کلمبیا در نیویورک رفت و سال بعد به عنوان دانشیار مطالعات آسیای میانه در دانشگاه لندن منصوب شد و در سال ۱۹۴۷ رتبهٔ استادی یافت. در سال ۱۹۴۹ خطابه های معروف خود را در آکسفورد ایراد کرد که به بررسی انتقادی آرای هرتسفلد و نیبرگ در مورد زرتشت می پرداخت. در سال ۱۹۵۰ به دعوت دولت ایران سفری به جنوب ایران کرد و تحقیقاتی بر کتیبه های سرمشهد، نقش رستم و کرتیر انجام داد.
در سال ۱۹۵۴ به مدیریت شورای اجرایی مجموعهٔ کتیبه های ایرانی در لندن منصوب شد و تا پایان عمر این مسئولیت را بر عهده داشت. از سال ۱۹۵۷ سرپرستی بخش زبان ها و فرهنگ های خاورمیانه و نزدیک را در مدرسه مطالعات مشرق زمین و آفریقا در دانشگاه لندن به عهده گرفت. در سال ۱۹۶۱ پیشنهاد تصدی کرسی مطالعات ایرانی دانشگاه برکلی در کالیفرنیا را پذیرفت و طی سال های بعد مرکز جدیدی برای مطالعات ایرانی در آن دانشگاه ایجاد کرد.
هنینگ بیش از هفتاد مقاله منتشر کرد که موضوعات گسترده ای را در بر می گرفت؛ بررسی متون مانوی به زبان های پارسی میانه، پارتی و سغدی، زبان بلخی، تفسیر سنگ نبشته های ساسانی از جمله کتیبهٔ سه زبانهٔ کعبه زرتشت، و مشکلات متون پهلوی و اوستایی. یک اثر منتشرنشدهٔ او تحت عنوان فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی به صورت مجموعه ای از برگه ها ناتمام باقی مانده است.
هنینگ استاد راهنمای دورهٔ دکترای احسان یارشاطر بوده است. موضوع رسالهٔ یارشاطر این بوده است که زبان مردم آذربایجان نه ترکی بلکه زبانی بنام تاتی بوده است.
